ایروبیک، تقویت کردن ماهیچه ها ،تقویت استخوان ها و حرکات کششی چهار نمونه از فعالیت های فیزیکی هستند. فعالیت های فیزیکی بیشترین تأثیر را روی قلب و ریه می گذارند.
فعالیت های ایروبیک
فعالیت های ایروبیک ماهیچه های بزرگ را به حرکت در می آورد، مانند ماهیچه های بازوها و پاها؛ دویدن، شنا کردن، راه رفتن، دوچرخه سواری، رقصیدن و پرش عمودی مثال هایی از فعالیت های ایروبیک هستند. فعالیت های ایروبیک، فعالیت های استقامتی نیز نامیده می شود.
فعالیت های ایروبیک باعث تند تر زدن قلب می شوند. همچنین تنفس شما در حین انجام این فعالیت ها سخت تر می شود. فعالیت های ایروبیک به طور منظم، باعث قوی تر شدن و خوب کار کردن قلب و شش ها می شود.
نمونه های دیگری از فعالیت های فیزیکی
نمونه هایی از فعالیت های فیزیکی تقویت ماهیچه(بدن سازی)، تقویت استخوان(ورزش های رزمی) و کشش از هر جهت تأثیر مثبتی روی بدن دارند.
فعالیت تقویت کردن ماهیچه باعث استحکام و قدرت ماهیچه ها می شود. انجام نشست و برخاست، وزنه برداری و بالا رفتن از پله ها و زیر و رو کردن خاک باغچه مثال هایی از قوی کردن ماهیچه ها هستند که با حرکات استقامتی استخوان پاها یا بازوها وزن بدن شما را حمایت می کنند. اینها به قوی شدن استخوان ها کمک می کنند، دویدن، قدم زدن، طناب زدن و وزنه برداری مثال هایی ازتقویت استخوانی هستند.
تقویت عضلات و فعالیت های تقویت استخوان می توانند هوازی باشند، در صورتی که باعث سخت کار کردن بیش از حد معمول شش ها و قلب شوند.
برای مثال:
دویدن هم فعالیت هوازی و هم فعالیت تقویت استخوان است. کشش کمک می کند تا انعطاف پذیری و توانایی کامل حرکت مفاصل خود را بهبود ببخشید.
لمس کردن انگشتان پا، کشش به پهلوها و انجام تمرینات یوگا نمونه هایی از فعالیت های کششی هستند.
سطح شدت در فعالیت های ایروبیک
شما می توانید فعالیت های ایروبیک را به صورت ملایم، متوسط و یا تند انجام دهید. حرکات در حد متوسط و شدید ایروبیک برای قلب بهتر هستند تا حرکات آرام، اگرچه انجام دادن ملایم حرکات بهتر از انجام ندادن هیچ فعالیتی است. سطح شدت فعالیت بستگی دارد به این که چقدر شما مجبور به سخت انجام دادن فعالیت ها هستید.
کسانی که بدن آنان دارای فرم مناسب نیست برای انجام فعالیت های مشابه نسبت به کسانی که بدن آنان دارای فرم مناسب است احتیاج به فعالیت و کار سخت تری دارند. برای مثال: فعالیتی که برای یک شخص ممکن است بیش از حد توان او باشد برای فرد دیگر ممکن است در حد معقول باشد.
دنیای مرد ها استدلالی و زنها احساسی است. راز صمیمیت میان این دو درک تفاوت هایشان است. تحقیقات نشان داده است که مردها اگر مجبور باشند بین عشق و احترام یکی را انتخاب کنند بیشترشان ترجیح می دهند تنها بمانند تا این که به آنها بی احترامی شود و از سوی دیگر اکثر خانم ها به عشق و محبت بیشتر علاقه نشان داده اند. در واقع همان قدر که بشر نیازمند هواست زن به عشق نیاز دارد و مرد به احترام.
اگر مردها و زن ها بتوانند یکدیگر را بدرستی درک کنند، می توانند کنار هم زندگی آرام و بی دغدغه و پر از عشق و احترامی داشته باشند. نگاه به یک زندگی عاشقانه از دید همسرتان کمک می کند تا فکر نکنید حال زندگی تان خوب نیست.
وقتی مردی به حرف های زن مورد علاقه اش با صبر و حوصله گوش می کند به او ثابت می کند که دوستش دارد. زن ها در خانه بسیار بیشتر از مردها حرف می زنند. در حقیقت با صحبت کردن قصد ایجاد روابطی محکم و صمیمی دارند و پیوندی عاطفی می خواهند و گاهی اوقات هم درخصوص موضوعی مضطرب و نگران هستند و با حرف زدن می خواهند از اضطرابشان بکاهند، اما متاسفانه مردها در این گونه مواقع فکر می کنند باید مشکلی را حل کنند و راه حل ارائه می دهند و بحث را به تصور خودشان تمام کرده و زن را با تمام نگرانی هایش به حال خود رها می کنند و این تصور را در زن به وجود می آورند که علاقه ای در میان نیست. وقتی مردی شنونده خوبی است می تواند حامی زن خود باشد و صلح و آرامش به وجود آورد.
بسیاری از مردها وقتی زن مورد علاقه شان در جمع از آنها انتقاد می کند، بسیار ناراحت شده و آن را بی احترامی می دانند. وقتی زنی چنین کاری را با مردی می کند درست مانند این است که او را تحقیر و شخصیتش را لگدمال کرده است
درک این موضوع که هدیه های کوچک مانند یک شاخه گل برای زن بسیار مهم است، برای مرد سخت است اما اگر بداند این هدیه ها در کنار انجام دادن کارهای هرچند کوچک چه معجزه ای می کند، لحظه ای درنگ نکرده و به این وسیله عشق خود را به او ثابت می کند.
گاهی اوقات زن ها نسبت به موضوعی بسیار حساس شده و ناراحت یا حتی عصبانی می شوند و ممکن است رفتار پرخاشگرانه داشته باشند. در این گونه مواقع مردها باید صبور باشند و از نظر احساسی آنها را حمایت کنند. این کار تاثیر بسیار خوبی روی زن ها می گذارد زیرا آنها متوجه می شوند در هر حالتی مورد مهر و محبت همسرانشان قرار دارند.
گاهی اوقات پیش می آید که زن ها نمی خواهند از احساس خود چیزی بر زبان آورند و اگر مرد زندگی اش به او اجازه دهد، هر طور دوست دارد احساسش را ابراز کند در او این احساس را به وجود می آورد که محرم رازی بی نظیر کنار خود دارد و عشق را در وجود او بخوبی درک می کند.
روان پزشکان بیان کرده اند که نیازهای اولیه یک مرد، علاوه بر یک عشق گرم و داغ، پذیرش و تحسین او از سوی همسرش می باشد. زن ها باید این تفاوت مهم بین دو جنس زن و مرد را کاملاً به خاطر بسپارند. تاکنون احساس کرده اید که وقتی به شوهرتان می گویید که چقدر دوستش دارید او به اندازه کافی احساساتی نمی شود؟ اما به او بگویید «من تو را تحسین می کنم» ببینید که چه اتفاقی می افتد. به عنوان یک زن، شما آرزو دارید که مورد عشق و علاقه همسرتان باشید، درست می گویم؟ اما، شوهر شما به عنوان یک مرد، آرزو دارد که وی را تحسین کنید. زیرا این نخستین نیاز اوست.
اگر می خواهید او افکار و احساساتش را بیان کند، او را آزاد بگذارید، این کار را باید با پرکردن جام خالی وجود او با تحسین شخصیت و کارهایش، آغاز کنید، زیرا جام وجود او باید ابتدا لبریز از احساس باشد تا قادر به انتقال احساس و افکارش شود و گرنه تا هنگامی که این نیاز روحیش برآورده نشده است، قادر نیست چیزی را به شما عرضه کند و هنگامی که جام وجودش لبریز شد، حدس بزنید که فوران احساساتش متوجه چه کسی خواهد شد؟ آری همان کسی که این جام را پر کرده است یعنی شما!
با احترام گذاشتن به مرد، می توان او را برای همیشه داشت. مردها بیشتر ازعشق به احترام زن ها نیاز دارند و موارد زیر چیزهایی هستند که یک مرد نیاز دارد به آنها احترام گذاشته شود:
وقتی مردی به حرف های زن مورد علاقه اش با صبر و حوصله گوش می کند به او ثابت می کند که دوستش دارد. زن ها در خانه بسیار بیشتر از مردها حرف می زنند. در حقیقت با صحبت کردن قصد ایجاد روابطی محکم و صمیمی دارند و پیوندی عاطفی می خواهند
مردها به این موضوع واقعا حساس هستند و یک مرد نیاز دارد تا دانش، عقاید و تصمیم هایش به رسمیت شناخته شود. این موارد قضاوت او نسبت به زندگی و مسائل مختلف را شکل می دهد. بسیاری از مردها دوست ندارند دانش و آگاهی شان زیر سوال برود و در مورد تصمیم گیری هایشان بحث و جدل شود.
بسیاری از مردها وقتی زن مورد علاقه شان در جمع از آنها انتقاد می کند، بسیار ناراحت شده و آن را بی احترامی می دانند. وقتی زنی چنین کاری را با مردی می کند درست مانند این است که او را تحقیر و شخصیتش را لگدمال کرده است.
موضوع بسیار مهم دیگری که مردها به آن خیلی اهمیت می دهند توانایی شان است. وقتی توانایی هایشان حتی بر سر مسائل کوچک مورد تردید قرار می گیرد، درست مانند این است که به آنها بی احترامی شده است. او با خود می اندیشد اگر سر یک موضوع بی اهمیت به او اعتماد ندارند، پس بر سر موضوعات مهم و حیاتی چه برخوردی خواهند داشت. زن با گفتن حرفی منفی در مورد توانایی های یک مرد او را عصبانی کرده و از خود می راند.